پا پتی

زندگی،تکثیر ثروتی به نام محبت است.

پا پتی

زندگی،تکثیر ثروتی به نام محبت است.

Encarta 2009

 

دیشب کلی با نرم افزار  (Encarta 2009  ) کار کردم... فوق العاده است....یه دایره المعارف کامل... راجع به همه چیز میتونی توش مطلب و فیلم و انیمیشن و عکس و نقشه پیدا کنی... از مطالب علمی گرفته تا تاریخی و اجتماعی و غیره.. مخصوصا تخت جمشید و تاریخ ایران.....وکلی بازی علمی مرتبط با موضوعات... حدود 4 ساعت تمام داشتم باهاش کار میکردم و گذشت زمان رو اصلا احساس نکردم.... مطمئنم که ازش خسته نمیشین......

توی این مدت یه مسافرت رفتم و از لحاظ کاری هم سرم خیلی شلوغ بود و واقعا فرصت سر خاروندن نداشتم اونقدری که بسیاری از ایمیل هام رو بی پاسخ گذاشتم و قصد دارم تا پایان هفته به همشون جواب بدم......

چند وقت پیش برادرم به همراه خونوادش برای تعطیلات کریسمس به ایران اومد، خیلی ،خیلی خوشحال شدیم چون مدت زیادی بود که ندیدیمشون ،دخترش موقعی که رفتن خیلی کوچیک بود اما این دفعه که دیدمش کلاس دوم دبستان بود و گاهی توی حرف زدنش کلمات انگلیسی بکار میبرد که معادل فارسیش رو بهش میگفتیم و حتی بعضی کلمات و اصطلاحات انگلیسی رو که نمیدونستم بهم یاد داد و مثلا اگه جمله ای رو به انگلیسی بهش میگفتم اون میگفت که این جمله کتابیه و معمولا از فلان جمله عامیانه استفاده میشه.... !!!! خلاصه توی مدت کوتاهی که من تونستم در کنارشون باشم کلی باهاش بازی کردم و با هم بیرون رفتیم.....اونها بعد از یک ماه برگشتن.

ساعات کاری من تقریبا یه  هفته است که تغییر کرده ، از 12 ساعت کار روزانه به 8 ساعت کاهش پیدا کرده. و به جرات میگم که از این 12 ساعت حداقل 9 ساعتش کار مفید بوده و الان خیلی راحتتر شدم...... یادم میاد وقتی میرسیدم خوابگاه اونقدر خسته بودم که فقط فرصت میکردم یه دوش بگیرم و اگه شد یه شامی بخورم و بعدش هم به زور چند صفحه از یه ایبوک رو بخونم و اخبار رو گوش کنم و بخوابم..... تمام سعی ام رو میکردم که دچار روزمرگی نشم ...... گاهی وقتا که کار تحقیقی هم میخواستم انجام بدم از جمله برنامه های هفته پژوهش توی دی ماه ،فقط در طول شبانه روز 3 یا نهایتا 4 ساعت میخوابیدم .......

دیشب فکر میکنم بعد از حدود دو ماه فرصت کردم که با دوستانم یه فیلم زیبا ببینم، اسمش  ( The reader ) بود.فیلم بسیار زیبا و جذابی بود.

این روزها دوستان و همکارانم مدام با من راجع به ازدواج صحبت میکنن و گزینه هایی رو هم معرفی میکنن و من هم فقط صحبتهای اونها رو میشنوم و هیچگونه اظهار نظری نمیکنم و فقط به گفتن این جمله بسنده میکنم که " اجازه بده راجع به این پیشنهاد شما فکر کنم ، مطمئنا اگه به نتیجه مثبتی برسم حتما تو رو در جریان قرار خواهم داد " اما من مجبورم با بی تفاوتی از کنار نگاه های منتظر و متلک های بعضی هاشون بگذرم..... چون واقعا به نتیجه مثبتی نرسیدم...!!!!

راستی دیروز هم روز ولنتاین بود و فردا هم در تقویم ایران باستان روز عشق و محبت نامگذاری شده .... این روزها به همه شما مبارک......